گزارش تصویری|جشن زعفران راویز پیوند بین اقوام، آئینها و سنتهای دیرین

شایوردنیوز_گزارش/خنکای هوا از لای کوههای سر به فلک کشیده وزیدن میگیرد و از روی گلهای بنفش رنگ عبور میکند و سوز سرما دستان پیرزن را نوازش میدهد و او گلهای بنفشرنگ را از دل خاک بیرون میکشد تا چشم کار میکند، دشت پر از گلهای بنفش رنگ است و تا خورشید بالا نیامده است، همه گلها باید چیده شوند.




پیرزن روی فرش سبز رنگ نشسته و تارهای قرمز رنگ را از گلهای بنفش رنگ جدا میکند و بر روی الک میریزد تا خشک شوند و سفرههایی را رنگین کنند.


صدای دف، دهل، دست و آواز محلی در کوههای راویز انعکاس پیدا میکند و صدای جیغ و داد و شادمانی مردمانی به گوش میرسد که به شکرانه نعمتی زرخیز، طلای سرخ گرد هم آمدهاند، صدایی که بوی زندگی، طراوت و شادمانی و محبت و همدلی میدهد.



















ردیف به ردیف غذاها و شیرینیها محلی کنار هم چیده شدهاند، غذاهایی به مانند قورمه، آش و آبگوشت محلی که نسل به نسل مادران راویزی یاد دخترانشان دادهاند تا این هویت سنتی و فرهنگی بماند.
آنطرفتر پیرمرد دیگی را روی آتش میغلتاند و در حال سفیدکردن (قلعکردن) دیگ مسی قرمز رنگ است.


طبق طبق زعفران بر روی میزها ردیف به ردیف چیده شدهاند تا دسترنج مردمان راویزی را به رخ بکشاند. گردو، بادام، پسته کوهی(بنه)، انار، سبزیهای کوهی و گیاهان دارویی و…هم رُخی نشان میدهند.
آتش زبانه میکشد و بوی دود فضا را پر کرده است و حتی به کتری و قوری چای آتشی هم رحم نکرده است و رخشان را سیاه کرده است. پیرزن نان محلی کرنو (نانی که در تنور زمینی زیر آتش پخته میشود) و نان تابهای میپزد، عطر نان تازه در فضای جشنواره پیچیده است.

مردی سیبزمینیها را به زیر گنبد آتشین کلوخمانند میکشاند تا سیبزمینی داغ و خوشمزهای را زیر این گنبد خاکی که در اصطلاح محلی کلوخو مینمانند را بدست میهمانان راویز بدهد.

پیرزنی عصا زنان با کمری خمیده از راه میرسد و عروس را که بر روی خر سوار است و داماد که افسار خر را در دست دارد، نگاه میکند و لبخندی بر لب مینشاند و زیر لب میگوید:«عاروسی هم عاروسیهای قدیم». همه کٖل میکشند و عروس بله را میگوید.






مردان جوان عرب زیر چادر نشستهاند و از میهمانان با شیرچایی و شیرقهوه مخصوص پذیرایی میکنند. این مردان عرب آمدهاند تا آداب و رسومشان را با پذیرایی و رقص محلی به نمایش بگذارند و پیوند دوستی، اخوت و برادریشان را با مردمان دشت راویز و رفسنجان، انار و کرمان محکمتر کنند. مردان خونگرم خوزستان با رقص و آواز محلی از شجاعت مردمان دیار خوزستان میگویند که شجاعانه در برابر انگلیسیها ایستادند و آنها را شکست دادند.


آواز چهاربیتو در گوش جشنواره میپیچد و همه را به وجد میآورد، پدران و مادران را به سالهای دور میبرد، آنزمان که پدربزرگها و مادربزرگها، شبها آواز چهاربیتویشان مجلس را گرم میکرد.

کردها با رقص محلی، چنان شوری در دل جمعیت انداختهاند که همگان هوس رقص محلی کُردی کردهاند. کردها با زبان شیرینشان جواب خوشوبشها را میدهند و از پذیرایی گرم مردمان راویز میگویند و اینکه سلام مردمان این خطه را به همولایتیهایشان میرسانند و از طرف مردم راویز، مردمان کُرد را به منطقه راویز و رفسنجان دعوت خواهند کرد و از عطر و طعم بینظیر زعفران راویز تعریفها و تمجیدها خواهند کرد.

معصومه آقاپور معاون رئیسجمهور، انارکیمحمدی نماینده رفسنجان و انار در مجلس، فرماندار رفسنجان با عکسهای هوش مصنوعیشان توسط یکی از عکاسان در افتتاحیه جشن راویز شگفتانگیز میشوند و همگان به وجد میآیند و به شوخی میگویند یکی ارباب است و دیگری رعیت! و این نشان از همدلی بین مردم و مسئولین در یک جشنواره است که سدها را میشکند و مسئولین پای دردل مردم مینشینند و با هم صمیمانه به گپوگُفت میپردازند.




جشن راویز پیوند بین اقوام، آئینها، سنتهای دیرین و حال خوب پدران، مادران و بچهها و نوهها در کنار هم بود، حسی ناب که به مدت دو روز صدای شادیها، هلهلهها و خوشوبشها در دل کوه پیچید و حال دل مردم را خوب و خوش کرد.



نویسنده: فاطمه ملایی
عکاس: سعیده بازمانده




