در هفته های اخیر مجددا سیستم کوره فلش در مجتمع مس سرچشمه در صدر اخبار استان قرار گرفت این بار نه به خاطر انفجار در کوره و خسارات به جا مانده از آن بلکه به خاطر آلودگی ناشی از کوره فلش که سی برابر حد مجاز است. یک هفته پیش مدیر کل محیط زیست استان کرمان با ناراحتی و دلخوری از مدیران مس و دستگاه قضایی به جمع اصحاب رسانه آمد و از حرفهای ناگفته ای صحبت به میان آورد، اوج فاجعه نشان می داد که ریه های رفسنجان به تنگی نفس افتاده است، وی با اشاره به اینکه آلودگی ناشی از خروجی گاز so2 در کارخانه مس سرچشمه در مجموع حدود ۳۳ برابر حد مجاز است و شرکت ملی مس باید هرچه سریعتر تولید خود را برای رفع آلودگی در کوره فلش سرچشمه پایین بیاورد.
موضوع کوره فلش بر خلاف حادثه پیشین شهریورماه که در این سیستم اتفاق افتاد و به بیراهه کشیده شد و تا حدودی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت، جدی تر از این حرفهاست، دیگر نمی توان ردپای جناح ها و گروکشی های سیاسی را در آن دید بلکه موضوع باید به صورت فراجناحی بررسی شود این بار موضوع خسارت مالی مجتمع مس در کار نیست بلکه پای به خطر افتادن سلامتی انسانها و جانداران، تخریب محیط زیست و آلودگی آب و هوای دشت رفسنجان در میان است.
بعد از صحبتهای مدیر کل محیط زیست کرمان، واکنش هایی از طرف مسئولین شنیده شد، واکنش علیار اسکندری نسب فرماندار غیر بومی رفسنجان بعد از بازدید از مجتمع مس قابل تامل بود و اسکندری این آلودگی را فقط یک ادعا دانست، مدیری که چنین واکنشی از وی انتظار نمی رفت و تعجب همگان و حتی همفکران سیاسی وی را برانگیخت، لذا نمی توانست به عنوان یک کارشناس محیط زیست و فردی که در این خصوص علم کافی را ندارد به این سرعت موضع گیری کند و انتظار نمی رفت که بحث را به سمت همان ادعاهای سیاسی بکشاند، بلکه اسکندری به عنوان بالاترین مقام اجرایی شهرستان باید طرف مردم را می گرفت و بعد از شنیدن اظهارات کارشناسان محیط زیست، مدیران مس را متقاعد می کرد که در رفع و کاهش آلایندها هر چه زودتر اقدام کنند، نه اینکه بطور یک جانبه به موضوع نگاه کند و طرف ناحق را بگیرد!!!
بهتر است مسئولین و بالاخص فرماندار رفسنجان برای دیدن واقعیتها از نزدیک تنها یکبار به روستاهای اطراف مجتمع مس سرچشمه برود و یا یک روز در سرچشمه و نزدیک دودکش ها زندگی کند و ببیند که دود دودکش های کارخانجات این مجتمع چه بر سر درختان، احشام، آب، خاک و مردمان روستاها آورده است و فقط روزی بیست تا سی راس از احشام آنها به خاطر آلودگی تلف می شود و یا پای صحبت پزشکان شهر بنشیند که آلایندگی مجتمع مس باعث افزایش بیماریهای ریوی و سرطان شده است.
سالهاست که به رفسنجان عوارض آلایندگی پرداخت می شود که این هم سال به سال کاهش پیدا می کند، عوارضی که بیشتر هزینه کارهای جانبی شهرداری می شود، آیا به خاطر پرداخت عوارض باید چشم خود را به روی همه چیز ببندیم و آلایندگی های مجتمع مس که خسارات جبران ناپذیری به شهرستان می زند را نادیده بگیریم یا بگوییم مجتمع مس درآمدزایی دارد و اشتغال زایی ایجاد کرده است، پس هر بلایی سر محیط زیست و مردمان شهر آمد، مهم نیست.
قریب بیست سال است که قول ساخت کارخانه اسید سولفوریک برای کاهش آلایندگی مجتمع مس، داده شده است اما ساخت این کارخانه به طور جدی که از اواخر دهه هشتاد شروع شده، حتی ۵۰ درصد هم رشد فیزیکی نداشته است. اگر مدیران مس می خواهند از تکنولوژی روز استفاده کنند، طبق قوانین زیست محیطی وظیفه آنهاست که زیر ساختهای رفع آلایندگی را فراهم کنند و گرنه همان بهتر که از سیستم های قدیمی استفاده کنند یا تولید مس از کوره فلش را کاهش دهند
اما از مسئولین شهرستان هم درخواست می شود اگر در موضوعی علم کافی ندارند، ورود پیدا نکنند و چوب لای چرخ دیگر افراد مسئول نگذارند و اجازه دهند کارشناسان حوزه محیط زیست بر اساس وظیفه ای که دارند مسئولیت خود را انجام دهند.
به قلم: فاطمه ملایی/سردبیر